سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

نه اقبال داخلی!؛ نه اقبال خارجی!


نه اقبال داخلی!؛ نه اقبال خارجی!
چند سال قبل جمعی از کارگردانان سینمای ایران با رهبر انقلاب دیدار داشتند و ایشان؛ آنها را به ساخت آثاری با گفتمان انقلاب اسلامی ترغیب کردند. ایشان به عنوان مثال به کتاب  خاکهای نرم کوشک اشاره کردند که به زندگی شهید برونسی پرداخته و از کارگردانان خواستند آثاری با محتوای شهدا و سرداران دفاع مقدس تولید کنند.
یکی از کارگردانان سینمای ایران علاقمند به این موضوع شده و فیلم به کبودی یاس، بر این اساس ساخته شد که البته اثر مطرحی نشد و مورد اقبال عمومی هم قرار نگرفت.
علت چیست؟
آیا قهرمانان دفاع مقدس از قهرمانان موهومی کره ای مانند جومونگ کمتر رشادت آفریدند!
هر ایرانی اصیل می داند که حتی قهرمانان اساطیری ما مانند رستم، آرش، سهراب و ... داستانهایی با بار دراماتیک قوی تری دارند، چه برسد به قهرمانان دفاع مقدس که انسانهایی واقعی با آرمانهایی بلند و رشادتهایی چشم گیر بودند.
اما چرا باید تب کره ای همه جهان را در نوردد ولی آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی ما مخاطب جهانی نداشته باشد؟!
شاید بخشی از پاسخ به بضاعت فنی تحت اختیار هنرمندان ما برگردد که مثلا آخرین تجهیزات استودیو های پیشرفته فیلم سازی را در اختیار نداشته باشند. اما در پاسخ باید به بسیاری از آثار کره ای اشاره کرد که جلوه های بصری آنچنانی ندارند و حداکثر شاید در یک شهرک سینمایی ساخته می شوند.
همچنین می توانیم به فیلم محمد رسول الله اشاره  کنیم که تمام هزینه های لازم برای هر چه حرفه ای تر شدن آن انجام شد، اما اقبال عمومی در حد انتظار را نداشت.
پس ریشه مشکل چیست؟!
بنظرم علت را باید در فیلمنامه جستجو کرد.
هر اثر نمایشی، ساختار اولیه اش را از داستان میگیرد و هر داستان فاقد تعلیق مثل پروژه محمد رسول الله ،نخواهد توانست جذابیت دراماتیک لازم را برای تماشاگر عام فراهم نماید. درقیاس با این فیلم می توان به نسخه جذاب تر و ماندگار تر هالیوودی اشاره کرد که در داستان آن فیلم، تقابل لحظه به لحظه خیر و شر ، آنچنان جدی ست که فیلم شاعرانه مجیدی، خسته کننده جلوه می کند.
فیلم به کبودی یاس نیز به گونه دیگری مشکل ساختاری در داستان فیلمنامه دارد. فیلم اساسا فاقد ضد قهرمان است و فقط برای ایجاد تعلیق، یک شخصیت سطحی بوجود آمده که قصد کشتن قهرمان داستان را دارد. شخصیتی که بیشتر به شوخی شبیه است تا جدی!
در قیاس با این فیلم، سریال جومونگ را مثال می زنیم که در هر قسمت، قهرمان با ده ها چالش جدی روبرو می شود و مجموعه ای از ضد قهرمانها وجود دارند تا با پیروزی قهرمان بر آنها، قهرمان را جذاب تر و پررنگ تر نمایند.
باید بپذیریم اگر قصد تولید آثار جهانی داشته باشیم می بایست روی فیلمنامه تمرکز کنیم و قبول کنیم تنها یک کشش دراماتیک قوی در داستان فیلم می تواند منجر به اثری با اقبال جهانی شود و  با سینمای شخصی یک کارگردان و یا فیلمنامه های فاقد کشش، اینکار نشدنی خواهد ماند!
@hassansanei

نظرات 1 + ارسال نظر
najva پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 12:28 ب.ظ http://greennajva.blogsky.com

استفاده بردیم . ممنون

سلام لطف دارید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد