سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

یک مرجع تقلید: درس طلبگی خواندن بر تو حرام است!!


شیخ محمد تقی بهلول که چندی پیش به رحمت خدا رفت؛ نقل کرده است که در زمان مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی به عتبات سفر کرده بودم و ایشان مرا چند روز به منبر دعوت کردند.


بعد از اتمام جلسات؛ از من پرسیدند: اکنون برای زیارت آمده ای یا ادامه درس طلبگی؟

گفتم: اکنون برای زیارت آمده ام چون مادرم را هم آورده ام . بعد از آنکه مادرم را به ایران برگردانم؛ برای ادامه درس طلبگی (در سطوح بالا) باز خواهم گشت.

آقا سید ابوالحسن اصفهانی از من پرسید: مرجع تقلید تو کیست؟!


گفتم: شما آقا!!


گفت: من به عنوان مرجع تقلید؛ ادامه درس طلبگی را بر تو حرام قطعی می کنم!! و بر تو واجب عینی ست که علیه پهلوی و قوانین خلاف قرآنی که اجرا می کند سخنرانی کنی و تو حق نداری بعد از اینکه به ایران رفتی؛ به نجف باز گردی! چون ما مجتهد زیاد داریم ولی مبلغ به درد بخور نداریم!


علت  دستور آقا سید ابوالحسن آن بود که در قیام مسجد گوهرشاد؛ سخنرانی شیخ بهلول نقش مهمی را ایفا کرده بود و ایشان ترویج دین را برای شیخ بهلول و به  اولویت خیلی بالاتر برای دین مبین اسلام  بهتر می دیدند!

 

***

 

آقای قرائتی در یک سخنرانی در جمع طلاب که از تلویزیون پخش شد؛ حرفهایی  را صادقانه بیان کردند(نقل به مضمون):

من 3 سال در س خارج فقه آیه الله گلپایگانی رفتم اما دیدم من فقیه بشو! نیستم!(یعنی با ساختار فکری و روحی ایشان سازگار نبوده!). بهمین دلیل بسراغ تبلیغ (به شکل تفسیر قرآن و نهج البلاغه) رفتم.


اکنون که خودم را با  همدوره های سابق مقایسه می کنم؛ نتنها احساس کمبود نمی کنم بلکه الحمدلله بالاتر می بینم!


ایشان کنایه جالبی را هم به بعضی از طلبه هایی که علاقمند به اخذ مدرک تحصیلی کلاسیک دارند زدند و گفتند:


من سی سال است خدمت می کنم و بحمدالله پربحث ترین مطالب مذهبی را هم ارائه کرده ام  ونه دیپلم دارم! و نه سیکل! و نه فوق لیسانس! و نه دکترا !!

 

***

گاهی که به قم مسافرت می کنم؛ تعداد  زیادی از عزیزان روحانی را می بینم که آنجا ساکن هستند و علی القاعده مشغول بحث و درس طلبگی اند!


با خودم فکر می کنم بهتر نیست این دوستان از قم مهاجرت کنند و در شهر یا  روستا و ... به تبلیغ مشغول شوند. هرچند هنوز هم بعضی از بزرگان حوزه؛ برای اجتهاد اعلام نیاز می کنند اما  در این غوغای تبلیغات مسموم؛ تبلیغ ؛ ترویج و صیانت از دین لازمتر نیست؟!


نظرات 7 + ارسال نظر
مصصطفی یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ق.ظ http://ghalerodkhan.blogfa.com

سلام خسته نباشید
مطالب بسیار جالبی گذاشتین
واقعا دستتون درد نکنه
با تشکر از شما

رضا یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ق.ظ http://mahdavia.blogfa.com

در این غوغای تبلیغات مسموم؛ تبلیغ ؛ ترویج و صیانت از دین لازمتر نیست؟!

احمد بابا آسارانی یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ http://pesarchopan.blogfa.com/

حقا که زیبا مطلب را بیان فرمودی
متاسفانه علیرغم انتظارمان در بعد از انقلاب نه تنها کار فرهنگی و تبلیغی افزایش نیافت بلکه از شکل خودجوش و مردمی به شکل دولتی و شعاری - آماری درآمد و نتیجه تلخ ، وضعیت اسف بار فرهنگی است که هیچ کس به اندازه طلاب و حوزه علمیه در این کاستی مقصر نیست.

حسین یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://taghafeghorb.blogfa.com/

خدا خیرت بده .
واقعا قشنگ بود

قاصدک یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ http://zkhoshab.blogfa.com/

ممنون لازم و جالب بود

[ بدون نام ] یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ب.ظ

بسمه تعالی
حاج آقای قرائتی عزیز!
مشکل نداشتن روحیه جهادی در بین عموم طلاب عزیز است
اول این کمبود باید در بین عموم طلاب محترم مخصوصا طلاب قریب الاجتهاد یا مجتهد درست شود
و الا دل کندن از دوستان و شهر قم و مشهد و .... یعنی دل کندن از فضای گرم و نرم و دوستانه حوزه و رفتن به روستاها و شهرستانهایی که هم به خیال بعضی باید زحمات دنیایی را تحمل کرد و هم البته زحمات فرهنگی مردم را که با این نگاه (دل کندن )کار سختی خواهد بود
به نظر بنده یک فردی مانند امام راحل همانطور که یک انقلاب در تغییر رژیم فاسد ایجاد کرد در این دروه زمان هم باید برانگیخته شود
فردی بصیر و خودساخته که واقعا وسیله ای شود که با پیاده کردن هنرمندانه و ساده اخلاق اسلامی، انقلابی در بین قلوب افسرده جوانان و مخصوصا طلاب به حول و قوه الهی ایجاد کند تا عقل بر نیروهای خشم و شهوت و اوهام مسلط شود آنوقت دیگر نیاز به گفتن هم نخواهد بود چرا که طلاب فوج فوج و با کمال میل به شهرستانها وروستاها مسافرت خواهند کرد و با عشق و علاقه به تبلیغ دین خواهند پرداخت و اول مردم ایران دچار تحول خواهند شد و بعد این تحول به سایر کشورها هم سرایت خواهد کرد
چون با تبلیغ و رفتن بین مردم است که یک طلبه و مبلغ موفق می شود بصورت آزمایشگاهی و محسوس دانسته های خود را درعمل نیز پیاده کند و وقتی طلبه فهمانده شود که تا این هجرت برای تبلیغ را قبول نکندفارغ التحصیل علم اخلاق نخواهد شد چطور ممکن است که در شهر قم بماند تا پیر شود و آرزوی انسان رفع نقایص خود را به گور ببرد؟
حال حاج آقا خودتان قضاوت بفرمایید با این بی اهمیتی که به علم اخلاق در حوزه ها وجود دارد که حتی داد امام راحل عزیزمان را هم درآورد آیا این جهاد در علم اخلاق نزدیک است یا دور؟
در عین حال چون حتما با یک گل هم بهار می شود امید است که خداوند متعال از همین حوزه ها کسی را برانگیزد که مانند امام راحل اما انبار در خصوص علم اخلاق قیامی بنماید و ...

منتظر یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:54 ب.ظ http://sayeban14.blogfa.com/

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد