بسم الله الرحمن الرحیم
بالاخره هوا سرد است یا گرم؟!
فرض کنید روزی ست که راهپیمایی 22 بهمن انجام شده است! همزمان با راهپیمایی و بعد از آن و حتی تا چند روز بعد؛ یکسره آهنگهای حماسی بهمراه تصاویر راهپیمایی از صدا و سیمای خودمان پخش می شود و دست هم بر نمی دارد!!
تیزر پشت تیزر و حرف پشت حرف !!(واقعا بسیار زیاده روی می شود که هم روی اعصاب همه می رود و هم نتیجه معکوس دارد!!)
در این هنگام شاهد و مدعای سیما برای آنکه همه مردم طرفدار نظام هستند؛ خانمهای بدحجابند!(اینجاست که بد حجابها عزیز می شوند! و دوربین ها روی آنها زوم می کند!)
همین سیما؛ شب بعد سخنرانی یک حاج آقای روحانی را نشان می دهد که ضمن صحبت هایی بدحجابی را مذمت می کند و از شیوع آن آه و ناله می کند!!
آدمیزاده همینطور وسط زمین و آْسمان متحیر است پس دیشب چه تصاویری را خودتان نشان دادید و امشب چه حرفهایی را می زنید!
مثلا بازیگر فیلمهایمان با حجاب کامل در سریال ظاهر می شوند و با بدحجابی کامل(!!) در یک محفل رسمی مورد تقدیر و تشکر قرار می گیرد!
یک دختر جوان و یا نوجوان نمی تواند این تناقضات را برای خود توجیه کند و مثلا از حجاب فلان هنرپیشه فلان فیلم؛ الگوی حجاب بگیرد!
این مادر شوهر حسود؛ چشم دیدن عروسش را نداشت که عزیز باشد؛ بنابراین گفت:
چقدر هوا گرم است! چرا اینقدر شما دو تا بهم چسبیده اید(!!!) کمی از هم فاصله بگیرید!! ممکن است گرما زده شوید!!!آن دختر و پسر بیچاره از هم فاصله گرفتند!
این مادر مذکور(!) جلوتر که رفت متوجه شد که : ای بابا ! اینها که داماد و دخترم هستند و نه عروسم و ...!!
بنابراین حرف را عوض کرد و گفت: چقدر هوا سرد است! چرا اینقدر شما دو تا از هم فاصله گرفته اید!! کمی بهم بچسبید!!!!...خدای ناکرده سرما می خورید!!
خلاصه یک بام و دو هوا اینطوری پیدا شد!
هیچگاه پیشوایان ما برای رسیدن به هدفشان به هر اقدامی دست نمی زدند و یا بدتر آنکه این کار را توجیه نمی کردند!!