سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

تخت جمشید دروغه یا راست؟!

بسم الله الرحمن الرحیم


تخت جمشید دروغه یا راست؟!


در سفری که به شیراز داشتم دوستی همراهم بود که بسیار بدبینانه به آثار تاریخی –بخصوص تخت جمشید- نگاه میکرد و میگفت:

من که باورم نمیشود این آثار مربوط به آن زمان باشد! این آثار ساخته و پرداخته ذهن آدمهایی ست که اینجا را بازسازی کرده اند و شاه نیز به قصد خودنمایی اینجا را سروهم کرده و شاید هم کلی رشوه داده تا در نهاد های بین المللی هم تایید شود!


از نظر من حرفش قابل قبول نبود چرا که بازسازی را از روی شواهد انجام میدهند و نمی توان بر اساس چیزی که نیست؛ چیزی را بوجود آورد!

اما این دوست ما دست بردار نبود و چپ و راست  گیر میداد و معتقد بود اگر چیزی هم بوده اینطوری نبوده!


در آخر به او پیشنهاد دادم که تو برو و راهنمای توریست های خارجی را بر عهده بگیر!! 

هنوز یک ماه نگذشته که کلا ریشه صنعت توریسم را در ایران با این همه بدبینی که داری می خشکانی!!!(از بس با دیده تردید به آثار باستانی نگاه میکرد!)


------------------------------------


قطعا در تخصص من نیست تا درباره تخت جمشید و سایر آثار باستانی حرف بزنم اما چیزهایی پیرامون آن بذهنم رسیده که قضاوت را به شما می سپارم:


1* آیا بشر در چند هزار سال قبل صاحب دانش هایی بوده که الان در زمان ما نیز از آنها بیخبریم؟

آثار باستانی زیادی در جهان است که جز با دانش و فن آوری پیشرفته ساخت آنها ممکن نیست و چه بسا بشر در ابتدا نیز صاحب دانایی و توانایی خیرکننده بوده که ما از آن بیخبریم!(البته دوست من معتقد بود برخی از این آثار باستانی به کمک اجنه ساخته شده!!)


2*  همه میدانیم در همه کشورهای جهان هنوزهم -مثل گذشته- رسم است که بنای رفیع و پر عظمتی را بسازند تا قدرت و غرور ملی شان را به رخ سایر ملل در جهان بکشند!

اما این آثار باستانی مخروبه  و برجامانده به ما میگوید  که :

ای انسان بفهم! مسابقه گذاشتن برای ساخت مرتفع ترین و باعظمت ترین ساختمانها در گذشته دور؛ اکنون چنین سرنوشتی پیدا کرده و تلی از خاک و سنگ شده! پس تو دیگر این مسابقه برخواسته از غرور را رها کن! (ایوان مدائن را آیینه عبرت دان!...)


3*شاید ریشه این همه بدبینی مانند امثال دوست من آن است که راهنماها؛ مثل راهنماهای تورها؛ آنچنان توصیفی از جزئیات آثار باستانی می کنند و آنچنان حدسیات را مانند چیزهای قطعی بیان می کنند؛ که ظن و گمان بد به کل این آثار بوجود می آورند!( بیاد دارم در جایی از یک اثار باستانی که در دل زمین قرار داشت بازدید می کردیم که خانم راهنما  به مکان کوچکی اشاره کرد و گفت: این جا هم سرویس های این مجموعه است- توالت!!-  

من به شوخی به بقیه گفتم: عجب! این مردمان گویی توالت ها را هم اُپن می ساختند!!

 و یا جای دیگری دیدم یارو کلی فلسفه می بافت که این حمام چرا اینگونه است و ..... خلاصه مجددا به شوخی گفتم: میدونی چرا این  حمام اینقدر بزرگ است!  گفت: نه! 

گفتم آخه این شاه های قدیم زن خیلی زیاد داشتن! بهمین دلیل حمامها را بزرگ می گرفتن تا فضا به اندازه کافی برای همه کاری داشته باشه!!!.... همه خندیدند!!!!)

--------------------------------


وقتی از مکانهای تاریخی بازدید می کنیم کلی سوال برای ما ایجاد میشود که شاید پاسخ آن را ندانیم و اگر بدبین باشیم شاید منکر اصل قضیه هم شویم!


اما در سفری که به شیراز داشتم این را متوجه شدم که تمدن ها هرچند در اثر آگاهی و توانمندی بشر ایجاد شده است لیکن پایدار و ماندگار نخواهند بود و تبدیل به آثار مخروبه خواهند شد  اگر ریشه در معنا و حقیقت هستی نداشته باشند!


 وگرنه در همین شیراز؛ آرامگاه سه تن از عزیزان موسی بن جعفر( علیهم السلام) قرار دارد که بوی زندگی و ماندگاری و جاودانگی در آنجا جاری ست و هر روز به عظمت و شکوه ظاهری و باطنی آن اضافه می شود! پس این است تمدن ماندگار و همیشه زنده!