بسم الله الرحمن الرحیم
شهیدی که خدا دوباره به او رحمت فرستاد!
پذیرفتن بعضی از حقایق سخت و ثقیل است!
بعضی از حقایق توام با قداست برخی از آدمهاست و نمیشود راحت به بیان آن پرداخت اما چون عبرت آموز است لاجرم باید این کار را کرد!
داستانی که مرجوم پدربزرگم برایم تعریف کرد از این دست ماجراهای عبرت آموز و درعین حال ثقیل است!
آن مرحوم در مسجد برایم تعریف می کرد:
شخصی می گفت که یک دو چرخه را به یک نفر فروختم و قرارمان هم این بود که ماهانه بصورت قسطی به من پولش را بدهد.
اما در بین اقساط آن نفر به جبهه رفت و به فیض شهادت نائل آمد!
بعد از مراسم خاکسپاری و فاتحه خوانی به در خانه آن شهید رفتم و قضیه فروش دوچرخه و اقساط باقیمانده را تعریف کردم!
خانواده آن شهید بزرگوار با تردید به گفته من نگاه کردند و بعد از اصرار من برای گرفتن بقیه پولم؛ توهین آمیز به من گفتند:
برو بقیه اش را از خودش بگیر!!
آن شخص به پدر بزرگم گفته بود :
بخدا قسم از حق خودم نمی گذرم و در روز قیامت مانع بهشت رفتن این شهید خواهم شد!!
پشتم لرزید!!! همینطور حاج آقای روحانی مسجد هم که دزدکی گفته های پدر بزرگم را گوش میکرد تکان خورد و خطاب به پدر بزرگم گفت: حاجی چی میگی؟!!
با هم مشورت کردیم و قرار شد مرحوم پدر بزرگم با آن طرف طلبکار صحبت کند و با اینکه سالها بود از آن ماجرا گذشته بود؛ به پیشش برود و ببیند که با چه مبلغی رضایت می دهد تا دست جمعی آن را بپردازیم!
بعد از مدتی پول لازم را جمع کردیم و طلب آن شهید بزرگوار را دادیم!
-----------------------
نمیدانم شاید خانواده آن شهید بزرگوار از آدمهای حقه بازی رو دست خوده بودند و یا به هر دلیلی که برایم معلوم نیست در بررسی حقوق و دیون باقیمانده از آن عزیز سفر کرده کوتاهی کرده بودند، اما انگار رحمت خدا دوباره بر آن شهید بزرگوار نازل شد و حق الناسی که بر گردنش بود ادا شد!الحمد لله !
-------------------------------------
حق الناس مسئله مهمی ست! حاج آقا روحانی مسجد می گفت:
حتی در روز قیامت شهدا را در صفوف محشر میگردانند تا اگر مردم بر گردن آنها حقی داشته باشند از آنها مطالبه کنند!
«حق الناس» را جدی بگیریم و اهمال کاری خود را بواسطه خیانت مفسدان اقتصادی در کشور؛ توجیه نکنیم!