سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

ملاقات علامه با حوریه بهشتی!

آقای سید محمد حسین حسینی طهرانی از شاگردان علامه طباطبایی(که رضوان خدا بر هر دوی آنها باد!) یادنامه ای برای استادش با نام «مهر تابان» منتشر کرده و  در آن به ذکر واقعه جالبی به نقل از خود علامه می پردازدکه مربوط به زمانی ست که ایشان در نجف و تحت تربیت استاد اخلاق و عرفان آیه الله قاضی بوده است.

علامه طباطبایی می گوید:

روزی در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم . در آن بین یک حوریه بهشتی از طرف راست من آمد و یک جام بهشتی در دست داشت و برای من آورده بود و خود را بمن ارائه نمود!!

همینکه خواستم به او توجهی بکنم ؛ ناگهان بیاد حرف استادم آقای قاضی افتادم که گفته بود :

چنانچه در بین نماز  و یا قرائت قرآن  و یا در حال ذکر و فکر برای شما پیشآمدی کرد و صورت زیبایی را دیدید و یا بعضی از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده کردید؛ توجهی ننمائید و دنبال عمل خود باشید!

بنابر این (از آن حوریه بهشتی) چشم پوشیده و توجهی نکردم!

 

آن حوریه برخواست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف کرد!(حوریه سمجی بوده!!!) من مجددا توجهی ننمودم و روی خود را برگرداندم! آن حوریه رنجیده شد و رفت!!

ادامه حرف علامه رحمه الله علیه:

من تا بحال هر وقت آن منظره بیادم می افتد؛ از رنجش آن حوریه متاثر می شوم!

 

مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد!

رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد!

 

من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه

ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد!

 

من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد!

 

ابیاتی از یک شعر علامه طباطبایی(ره)