سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

سلام قولا من رب رحیم

این وعده خداست بر بهشتیان: سلامی از جانب پروردگار مهربان

آیا واقعا همگی ماه را دیده اید؟!


حرف زدن در عالم سیاست پیچیدگیهای خاص خودش را دارد زیرا

اولا صحت و سقم داده ها – یعنی انبوه اخباری که نقل می شود- به عنوان ورودی های یک سیستم مشخص نیست!


ثانیا پردازش این دسته از داده ها پیچیده است و به تعبیر «آقا» که چه جالب گفته:(نقل به مضمون)

سیاستمدار می بایست مانند یک شطرنج باز ماهر عمل کند! یعنی بتواند چند حرکت آتی حریف را پیشبینی کند و راهکاری هوشمندانه متناسب با نقشه حریف اتخاذ کند.


یعنی یک سیاستمدار بعد از آنکه از صحت اخبار و رویدادها مطمئن شد؛ می بایست تصمیمات زیرکانه ای را اتخاذ کند و سختی کار برای یک سیاستمدار مسلمان و معتقد به مبانی سیاسی اسلام نیز آن است که در این فرآیند؛ تقوا و پرهیزگاری را در نظر داشته باشد و از حدود الهی تخطی نکند!


----------------------------------------


آنچه در این مطلب خدمت شما خواننده عزیز مطرح می کنم بخش اول این ماجراست یعنی آیا منابع خبری ما کاملا صحیح اند؟!


هر روزه اخبار متفاوت از منابع خبری مختلف و به نقل از آدمهای مختلف سیاسی در یافت می کنیم و همواره می بایست این دغدغه در ما وجود داشته باشد که ایا آنچه نقل شده؛ راست است یا دروغ؟! شایعه است یا واقعیت؟! حقیقت است یا ساخته و پرداخته ذهن فلان آدم سیاسی؟!


دوباره مثال جالبی را از «آقا» نقل می کنم که ایشان به نقل از کسی که در نجف درس خوانده است آن را می گوید:

یکبار طلبه ها در نجف به پشت بام می روند تا استهلال کنند(ماه شب اول قمری را ببینند تا روز اول ماه برایشان ثابت شود.)

همگی نقطه ای را به همدیگر نشان می دهند و می گویند:

بله! بله! کاملا درست است! همین نقاط روشن که الان می بینیم؛ ماه شب اول است!!


وقتی مسئله کاملا به آنها اثبات شد و قصد دارند از پشت بام پایین بیایند؛ در مسیر پلکان؛ پیرمردی را می بیننند و می گویند:آشیخ! تو هم ماه را دیده ای؟!

پیرمرد می گوید: بله!

طلبه ها که به سختی ماه را پیدا کرده بودند تعجب می کنند که این پیرمرد چه چشمان تیزی دارد! پس از او می پرسند: اگر دیدی بگو ماه الان کجاست؟!


پیرمرد جایی را کاملا متفاوت با آنچه طلبه ها دیده بودند را نشان می دهد و می گوید: این جاست؟!

طلبه ها همگی شگفت زده می شوند  و متوجه می شوند آنچه را استهلال کرده بودند کاملا غلط بوده و ماه شب اول را در حقیقت آن پیرمرد دیده بوده و نه آنها!!


-------------------


در رویدادهای سیاسی هم همینطور است! یعنی گاهی آدمهایی با دیدگاه سیاسی یکسان کنار هم می نشینند و همینطور پشت سر هم خبر یا خبرهایی را که راست و دروغش معلوم نیست به هم تحویل می دهند(!!) و کلی هم نتیجه گیری می کنند!! 

یعنی فیدبک مثبتی از جمع به تک تک افراد ایجاد می شود و بر اساس یک امر موهوم؛ نتیجه ای حاصل می شود! (مثل آن طلبه ها  که فکر می کردند ماه-که در این مثال نماد حقیقت است- را می بینند!)


----------------------


نمی دانم شما خواننده عزیز به چه سمت و سویی گرایش سیاسی دارید اما بنظرم آدم هر گرایش سیاسی داشته باشد:

اولا باید از صحت و سقم رویدادها و اخباری که می شنود مطمئن باشد!

ثانیا جوگیر نشود ! یعنی در هر جمعی که قرار گرفت همرنگ جماعت نشود و بنا بر تصورات ذهنی غلط ؛ جایی را ماه بداند و ماه واقعی جای دیگری باشد!!

ثالثا: مثل مثالی که گفتیم؛ همواره از پیری خردمند؛ درستی آنچه را در عالم سیاست می اندیشد را به پرسش بگذارد و نظر او را نیز جویا شود!