Obsession همان «وسواس» است.
شخص وسواسی در یک تردید دائمی بسر می برد و در اثر این تردید ذهنی؛ عملی را تکرار می کند!
به عنوان مثال لباسی را می شوید ولی در پاک شدن آن تردید می کند و دوباره شستن را تکرار می کند! یا در قرائت الفاظ نماز آنقدر بعضی از کلمات را تکرار می کند که خنده دار جلوه میکند (می گوید یک وسواسی آخر حمد نماز را تکرار می کرد و مدام می گفت: وَ لَض ولض والض .... و در کنارش آدم شوخی هم مدام تکرار می کرد : مَرَض مرض مرض...!!!)
مسخره تر کار کسانی است که در نیت نماز تردید می کنند که مثلا آیا هنوز نیت نماز ظهر را کرده ام تا نمازم را شروع کنم یا نه!! و گاهی یک ساعت معطل نیت نماز باقی می مانند!!
بعضی در تمیزی وسواس دارند و از صبح تا غروب به گردگیری و شستشو مشغولند!
حقیقتا تکرار یک عمل بواسطه شک و تردیدهای احمقانه می تواند انسان را دیوانه کند!
نوعا عکس العمل اطرافیان هم تشدید کننده بیمار دچار وسواس می شود زیرا اطرافیان از گزند امر و نهی بیمار وسواسی در امان نیستند و بالاخره کاسه صبرشان لبریز می شود و در نهایت به دعوا و جر و بحث با بیمار دچار وسواس می پردازند.( اینهم صحیح نیست ! باید بیمار وسواسی را با صبر و شکیبایی بطرف علاج سوق دهیم و نه آنکه زمینه های آن را تشدید کنیم!)
-----
مهمترین گام در علاج وسواس آن است که فرد متوجه شود که دچار یک بیماری ست! یعنی قبول وجود مشکل؛ اولین گام درمان است!( چون گاهی این افراد خود را مثلا با تقواتر! یا نظیف تر! می دانند! یعنی معترف به بیماری وسواس نیستند!)
امام خمینی در اربعین حدیث برای آنکه این افراد را متوجه خطایشان کند تا خود؛ آگاه به مشکل خود شوند مثال جالبی می زند و می گوید:
تاکنون کدام وسواسی (را دیده اید که) عوض یک مرتبه زکات یا خمس؛ چند مرتبه داده باشد؟!! و یا چند مرتبه حج گزارده باشد؟! و یا از غذای شبه ناک اجتناب کرده باشد؟!(چرا جایی که صرف نمی کند وسواس نمی کنید؟!! چون بعضی از این آدمها خود را متشرعتر و مقید تر به آداب اسلامی می دانند)
گام مهم بعدی در علاج وسواس بی اعتنایی ست( مثلا با خود بگوید می خواهم همه نمازهایم از این به بعد باطل باشد! یا می خواهم تمام وسایلم؛ نجس باشد! می خواهم همه جا کثیف باشدو... هر کس در هر چه وسواس می کند به آن؛ اعتنا نکند!)
امام صادق علیه السلام در این رابطه به کسی که در نماز وسواس دارد اینگونه تذکر می دهد:« هرگاه در نمازت زیاد شک کنی؛ (در این صورت به شک اعتنایی نکن و)آنرا ادامه بده و به پایان برسان که در این صورت شیطان تو را رها خواهد ساخت! همانا شک از شیطان است!»
---------
بعضی نیز وسواس فکری دارند. مثلا چگونه لباس بپوشند که مورد پسند اطرافیان باشد! یا سوال رایج زمان ما «بینی متناسب» است!! که جراحی های متعدد؛ نشانه وسواس فکری است! یا بعضی برای آینده وسواس فکری می کنند و آن را شوم و تلخ می بینند!
( کسی را می شناسم که وسواس فکری است و می گوید گاهی جمع دو عدد تک رقمی را گویی می خواهم با انگشتان دو دست انجام دهم!!)
------
عبور از وسواس حقیقتا دشوار است (زیرا ترک عادات برای هر انسان مشکل است)
ولی نباید ناامید شد و باید به خدا توکل کرد که عبور از لحظات چنین سختی از زندگی؛ تنها به مدد و عنایت اوست!